الشیخ النمر الشیخ النمر
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 1
کل بازدید : 32609
تعداد کل یاد داشت ها : 13
آخرین بازدید : 103/8/26    ساعت : 3:1 ص
درباره
135[54]

ای شقایق‏های آتش گرفته، دل خونین ما شقایقی است که داغ شهادت شما را در خود دارد؛ آیا آن روز نیز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید؟ سید شهیدان اهل قلم ،سید مرتضی آوینی .................... کانون فرهنگی پژوهشی شهدا و دفاع مقدس دانشگاه مازندران
ویرایش
جستجو
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
امکانات دیگر
ابر برچسب ها

مادر شهید «بهروز صبوری» به آرزویش رسید / پیکر بهروز بعد از 31 سال شناسایی شد

 عکس/قبر شهید بهروز صبوری

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، هویت شهید «بهروز صبوری» شهید مفقود الاثر دوران دفاع مقدس بعد از سال‌ها شناسایی شد. 

مادر این شهید شب چهارشنبه هفته گذشته در مراسم تقدیر از عوامل فیلم «شیار 143» گفته بود: آرزوی من این است که بعد از این همه سال تنها یک بند انگشت از فرزندم برای من بیاورید.

نهایتاً تحقیقات در این زمینه مشخص کرد که پیکر مطهر شهید بهروز صبوری در جریان به خاک سپاری جمعی از شهدای گمنام در دانشگاه خلیج‌فارس بوشهر در اردیبهشت ماه سال 1389 به خاک سپرده شده است.

جزئیات شناسایی این شهید، به این صورت بوده است که پس از نمونه‌گیری از خون مادر شهید و دیگر اعضای خانواده وی و تطابق با نمونه DNA اخذ شده از استخوان‌های شهدای گمنام که در یک بانک نگهداری می‌شود، نتیجه آزمایشات بدین گونه اعلام شده است که تمامی اطلاعات با پیکر شهیدی که در دانشگاه خلیج‌فارس بوشهر در سال 1389 به خاک سپرده شده است، تطابق دارد.

 شهید بهروز صبوری 18 ساله در عملیات مسلم بن عقیل در منطقه سومار به شهادت رسیده است.

مادر این شهید شب چهارشنبه هفته گذشته در مراسم تقدیر از عوامل فیلم «شیار 143» گفته بود: آرزوی من این است که بعد از این همه سال تنها یک بند انگشت از فرزندم برای من بیاورید. جمع زیادی از مردم ایران مادر این شهید را در کلیپی معروف که نمایانگر گریه‌ها و انتظار این مادر در استقبال از شهدای گمنام است مشاهده کرده‌اند. این کلیپ با عنوان «گمنام 61» بارها در فضای مجازی و رسانه ملی منتشر شده است.

جمع زیادی از مردم ایران مادر این شهید را در کلیپی معروف که نمایانگر گریه‌ها و انتظار این مادر در استقبال از شهدای گمنام است مشاهده کرده‌اند. این کلیپ با عنوان «گمنام 61» بارها در فضای مجازی و رسانه ملی منتشر شده است.

لازم به ذکر است که امروز مراسم ملاقات با خانواده این شهید و اعلام این خبر خدمت آنان برگزار می‌شود.

رئیس ستاد معراج شهدای گمنام تهران با حضور در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تهران پس از ملاقات با مادر این شهید خبر شناسایی او را به او اعلام می‌کند.

 






برچسب ها : شهید  , بهروز  , صبوری  ,

      

این پست خیلی بهتر بیانگر وقایع است :

antisemitism.blogfa.com/post-92.aspx

 





      

فرمانده داشت با شور و حرارت صحبت میکردو وظایف رو تقسیم میکردیکدفعه یادش اومد باید خبری رو به قرارگاه برسونه سرش رو چرخوند یه پسربچه بسیجی رو توی جمع دید گفت پاشو با اون موتور سریع برو عقب این پیام رو بده پسر بچه بلند شدخواست بگه موتورسواری بلد نیست ولی فرمانده اونقدر با ابهت گفته بود که روش نشد بگه بلد نیست دوید سمت موتور موتور رو توی دست گرفت شروع کرد به دویدن صدای خنده همه ی رزمنده ها بلند شد.....

                                                     

  ********************                 *******************                     ********************                 

داخل که شدیم دیدیم بسیجی نوجوانی توی ستاد فرماندهی نشسته

 گفتم بچه بند شو برو بیرون الان اینجا جلسه هست ...

یکی سرش رو به گوشم نزدیک کرد و گفت : این بچه فرمانده گردان تخریبه !

 

.......

باتشکر از نشریه حضور

ammar19.parsiblog.com





      

  هفت هشت سالش بیش تر نبود، ولی راهش نمی دادند، چادر مشکی سرش کرده بود، رویش را سفت گرفته بود، رفت تو ، یک گوشه نشست. روضه بود ، روضه ی حضرت زهرا.مادر جلوتر رفته بود ، سفت و سخت سفارش کرده بود « پا نشی بیای دنبال من،دیگه مرد شدی، زشته ، از دم در برت می گردونند.» روضه که تمام شد، همان دم در چادر را برداشت، زد زیر بغلش و دِ بدو  .

...................................

معلم جدید بی حجاب بود . مصطفی تا دید سرش را انداخت پایین.- برجا ! بچه ها نشستند. هنوز سرش را بالا نیاورده بود،دست به سینه محکم چسبیده بود به نیمکت . خانم معلم آمد سراغش .دستش را انداخت زیر چانه اش که « سرت را بالا بگیر ببینم» چشم هایش را بست . سرش را بالا آورد. تف کرد توی صورتش . از کلاس زد بیرون . تا وسط های حیاط هنوز چشم هایش را باز نکرده بود  .   دیگه نمی خوام برم هنرستان. – آخه برای چی ؟ - معلم ها بی حجابن . انگار هیچی براشون مهم نیست. میخوام برم قم؛ حوزه  .

                                                                           سردار ردانی پور

یک کتاب گرفته بود دستش ، دور حوض می چرخید و می خواند. مصطفی تا دید حواسش به دور و بر نیست، هلش داد توی حوض بعد هم شلنگ آب را گرفت رویش ، تا می خواست بلند شود، دوباره هلش میداد،آب را می گرفت رویش. آمده بود سراغ مصطفی ، با چند تا از هم حجره ای هایش. که بیندازندش تو همان حوض مدرسه ی حقانی.مصطفی اخم هایش را کرد توی هم. نگاهش را انداخت روی کتابش ، خیلی جدی گفت« من با کسی شوخی ندارم. الان هم دارم درس می خونم» .

...............................................

 

 یک مینی بوس طلبه برای تبلیغ . هرکدام با یک ساک پر از اعلامیه و عکس امام ، پخش شدیم توی روستاها. قرار بود ده شب سخنرانی کنیم؛ از اول محرم تاشب عاشورا. هر شب از شریف امامی ، شب عاشورا باید از شاه می گفتیم. توی همه ی روستا ها هم آهنگ عمل می کردیم. مصطفی ده بالا بود. خبر ها اول به او می رسید. پیغام داده بود « باید از مردم امضا بگیریم. یه طومار درست کنیم؛ بفرستیم قم برای حمایت از امام.» شب ها بعد از سخن رانی امضاها را جمع می کردیم. شب پنجم ساواک خبر دار شد. مجبور شدیم فرار کنیم.

 

                                                                            سردار ردانی پور

 

ادامه مطلب...



      

بیانات شهید دیالمه ؛

در خصوص زهرا رهنورد همسر آقای موسوی
و از آنجا که همسر آقای موسوی خانم زهرا رهنورد که یک مشت مزخرف هایی در مورد اسلام را در کتاب هایی مانند: طلوع زن مسلمان، همگام با یوسف، قیام موسی و هر چه از این مسائل توانسته به هم بافته و از آنجایی که او زیاد سابقه مسلمونی ندارد چه جور شده است که حالا به عنوان مفسر قرآن شده معلوم نیست دنیا در دست کیه که هر کس می خواهد یک ساله مفسر قرآن می شود. در همین کتاب طلوع زن مسلمان این خانم تمام جملاتی که مربوط به نهج البلاغه علی (ع) بوده است به فارسی در این کتاب نوشته و بعد به عنوان تبلیغات ارتجاعیون علیه زن آن را به شدت کوبیده است و هر کس هم که اینها را می خواند اصلاً متوجه نمی شود که تمامی مباحث از عین متن نهج البلاغه می باشد برای مثال یکی از آن جمله ها این است که: (غیرت برای مرد از ایمانش است و برای زن کفر) در صورتی که این جمله عین متن نهج البلاغه بوده و ایشان با نوشتن این متن به شدت این موضوع را کوبیده است در حالی که در نهج البلاغه آماده است: (غیره الرجال من الایمان و غیره المراه کفر) غیرت برای مرد از ایمانش هست و برای زن کفر که این جمله را به فارسی نوشته و هر کس که این متن را می خواند با خود بگوید که متحجرین عجب چیزهای مزخرفی گفتن و یا یک شیوه ای را به کار برده است که از نظر من شیوه خوبی است که می گن برای اینکه انسان بخواهد خوب جا بیفتد موضوعی که در اسلام مطرح نیست مطرح بکند و بعد بکوبد ، فرض می کنیم مثلاً شما اصلاً دایی ندارید، عمو ندارید بعد ما بیایم طرح بکنیم که یک عده می گن عموی فلان کس ساواکی و بعد شروع کنیم در مورد این مسئله 20 یا 30 صفحه در مورد او نوشته و صحبت کنیم خوب پس هیچ کسی نمی آید از ما بپرسد که آقا فرد اصلاً وجود خارجی دارد که اینگونه در مورد آن صحبت می کنید چگونه ثابت می کنید و یا برای مثال در همین کتاب طلوع زن مسلمان یک متن دیگر است که به این صورت نوشته شده است که (زن از دنده چپ مرده) اول این موضوع را در 20 یا 30 صفحه شرح داده و همه هم می گن چه زن خوبی چقدر از زن ها دفاع می کند همش هم با استدلال قرآنی، حدیث، روایت و... هیچ کس هم نمی پرسد که اصلاً کی گفته که زن از دنده چپ مرده که تو داری ردش می کنی اصلاً همچنین مسئله ای از کجا آمده که در 20 تا 30 صفحه به رد کردن و کوبیدنش می پردازی و...
همچنین با ایشان به عنوان زن متفکر اسلامی مصاحبه می کردند و در تلویزیون در مورد مباحث زنان به صحبت می پرداختند و همچنین در دانشگاه ها به سخنرانی می پرداخت و در یکی از دانشگاه های ادبیات مشهد به سخنرانی پرداخت که در این بیان سوالی راجع به یکی از خطبه های معروف نهج البلاغه مطرح شد که زن ها نقص دارند پرسیده که ایشان اینگونه پاسخ دادند، اصلاً این حرف به درد نمی خوره و همچنین چیزی در نهج البلاغه نداریم که بعضی ها به صحبت های او اعتراض کردند ولی خانم زهرا رهنورد گفت که شماها به این خاطر به این مسئله اعتراض دارید زیرا که مردان شما بر شما تسلط دارند که در این میان در میان دانشجویان شلوغ و پلوغ شد و خانم رهنورد برای آرامش آنها چند دفعه اعتراض کرد که من دارم سخنرانی می کنم که این افراد به آرامش دعوت نشدند و ایشان سخنرانی را ترک و قهر کردند و همه از این کار او تعجب کردند.





      

بیانات شهید دیالمه ؛

در خصوص موسوی


همین الآن افرادی کاندیدا هستن برای بعضی از وزارت خانه ها که به اعتقاد من خط فکریشون درست نیست ولی متأسفانه کاری نمی توانم بکنم فقط می توانم یک رأی مخالف بهشون بدم و یکی از نمونه هاش جناب آقای سید(میر)حسین موسوی است، سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی، اعتقاد به این است که خط فکری او خط فکری جنبش مسلمان مبارز و پیمان و غیره می باشد، البته نمی خواهم بگویم که عضو آن سازمان، گروه و چه هست ولی جهت فکریش همونه و اگر رجوع بکنید به روزنامه ها می بینید در خیلی از جاهاش این خط مشی رو طی می کند در حالی که من روزنامه و اینارو من از دید حزب نمی بینم بلکه من اینارو فقط از پایگاه ایشون می بینم و الا اینارو هیچ کدوم را به حساب حزب نمی گذارم و نه به عنوان نیروهای مومن، معتقد، مخلصی که در حزب هستند بلکه شخصاً به نام ایشون می گذارم و با توجه به موضع گیری هایی که در روزنامه ایشون مطرح شده برای مثال ویژه نامه ای برای تختی چاپ می کنه، برای مصدق مطلب چاپ می کند، اما حتی یک خط در مورد آیت الله کاشانی نمی نویسد بروید ببینید در روزنامه های اون زمان رو اگر یک خط حتی یک خط در مورد آیت الله کاشانی قبل و بعد از سالگرد ایشان در این روزنامه آوردید من اسمم را عوض می کنم، اما ویژه نامه هایی درباره تختی چاپ می کنه در حالی که تختی فقط جزو جبهه ملی بوده و یک کشتی گیر بود والله شما به خاطر کشتی گیر بودنش از او مقاله چاپ می کنید و نه فقط به خاطر جبهه ملی بودنش زیاد از او صحبت و مقاله چاپ می کنید و الا تختی هم همانند صدها هزار نفر کشتی گیر دیگر مانند سید عباسی، حبیبی و غیره داشتیم، چرا اونارو مطرحشون نمی کنن، چرا برای اونا ویژه نامه چاپ نمی کنن پس حتماً به خاطر باند جبهه ملی شون بوده است، تجلیل هایی از مصدق می کنن، بعد از اینکه آقای فلسفی در نماز جمعه علیه مصدق صحبت کرد مقاله ای علیه ایشون رو کدام روزنامه نوشت همین روزنامه جمهوری اسلامی که به اسم خیابان مصدق نوشت و شدیداً آن را کوبید و حتی یک شب که من در جایی صحبت می کردم تمامی این حرف ها را گفتم که بعد از صحبت های من آقای موسوی برای دفاع از خود بلند شد و گفت ما اینا رو نمی پذیریم به دلیل اینکه نمی خواهیم شیوه های آسیب پذیری و کمونیستی رو در ایران ایجاد بکنیم، البته لفظ را اشتباه به کار می برد اما من برداشتی را که از گفتن این مطلب بیان کرد عرض می نمایم برداشت ایشان این بود که در شیوه های کمونیستی که ما یک چیزی رو که در سابق اتفاق افتاده و در تاریخ مجدداً بیایم دنبال گیری کنیم و در موارد فعلی به آن تجسم بدهیم و بزرگش کنیم، مثلاً اگر کاشانی یا مصدقی آن زمان بود حالا بیاییم الآن هم یک مصدق و کاشانی بسازیم. البته سابقه های مکرر هم درگروه های منفی داشته از جمله بودنش در گروه نخشب که جزو بافت او بوده است و با پیمان و سامی در این باند نخشب بودند که بعد از مدتی از هم جدا شدند که پیمان گروه جنبش مسلمانان را درست کرد و سامی گروه جاما را درست کرد ولی آقای موسوی به ظاهر می فرماید که من یک آدم مستقل هستم و در واقع همون شیوه فکری رو امروز داره و به اعتقاد من در داخل روزنامه هم دقیقاً این شیوه فکری رو اعمال کرده و برای مثال از نماینده های عضو جنبش مسلمان مصاحبه کرده و مقاله های بلند بالایی در صفحه اول با تیتر درشت در مورد قضیه تالبوت نوشته و عکس های مختلفی را در اندازه های مختلف در این مورد به چاپ رسانده و حتی یک بار عکس پیمان را در صفحه اول جمهوری اسلامی چاپ می کند.





      

 





      

شهید عبدالحمید دیالمه اردیبهشت 1333 در تهران در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. پس از اخذ دیپلم طبیعی، تحصیلات علوم حوزوی را آغاز کرد. سیره و حدیث را نزد اساتید حوزه علمیه قم و علوم مختلف منطق، فلسفه و عرفان را نزد استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری آموخت. او در سال 1352 به دانشگاه فردوسی مشهد وارد شد و مدرک دکترای داروسازی را از این دانشگاه در تاریخ 14 اسفند 1358 کسب کرد.
شهید دیالمه در دوران جوانی و فعالیت هایش، ارتباط مستمری با افرادی چون مطهری و بهشتی داشت. وی مجبور به زندگی مخفی در طی سال های 1352 الی 56 جهت فعالیت های مبارزاتی با رژیم پهلوی شد و سرانجام توسط ساواک دستگیر شد اما به دلیل اینکه ساواک مدرک معتبری علیه او نداشت، آزاد شد.
دیالمه از همان ابتدای ورود به دانشگاه، اقدام به تأسیس کتابخانه اسلامی و جذب افراد مذهبی کرد. جلسات دعای کمیل از سوی وی برای اولین بار در سطح دانشگاه برگزار گردید و پس از مدتی در سطحی گسترده تر در حرم امام رضا (ع) ادامه یافت. تشکیل و مدیریت گروه های چند نفره جهت نشر افکار اسلامی شیعی همراه با آموزش های عقیدتی و سیاسی از کارهای تشکیلاتی دیگر وی بود. او در این اثنا چندین بار توسط ساواک دستگیر شد. شهید دیالمه در طی سال های 55-54 ساماندهی حرکت های دانشجویی و مردمی را علیه رژیم عهده دار بود و به انسجام گروه های مختلف دانشجویی در زمینه مبارزاتی می پرداخت. وی در همان سال پیروزی انقلاب به تشکیل مجمع احیای تفکرات شیعی دست زد. وی از اعضای شورای هفت نفره اولیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان خراسان بود.
دیالمه به همراه افرادی چون هاشمی نژاد، کامیاب و واعظ طبسی، شورای اولیه حزب جمهوری اسلامی را در خراسان تشکیل دادند. از فعالیت های وی در اوایل انقلاب، شرکت در جلسات مناظره و بحث با نمایندگان گروه های مختلف انحرافی در دانشگاه و شهر بود.
او از جمله افردی بود که به شدت با افکار گروه هایی چون منافقین مخالفت می کرد. وی همچنین از منتقدان نظرات و خطی مشی سیاسی- مذهبی بنی صدر بود. دیالمه مدت ها قبل از ریاست جمهوری بنی صدر بود. دیالمه مدت ها قبل از ریاست جمهوری بنی صدر نسبت به وی نظر مساعدی نداشت و هیچ گاه از وی حمایت نکرد و حتی گروهی تشکیل داد تا مدارک و اسناد برضد بنی صدر و فعالیت های وی گردآوری کنند.
شیهد دیالمه از جمله افرادی بود که با ارائه مدارک جهت اثبات عدم کفایت سیاسی بنی صدر موجب عزل وی شد. سخنرانی های گوناگون در شهرهای تهران، قم و مشهد که پس از نمایندگی مجلس گسترش یافت از جمله دیگر فعالیت های او بود. تاکنون حدود 400 ساعت از سخنرانی های این شهید بزرگوار گردآوری شده است.
شهید دیالمه در دوره اول مجلس شورای اسلامی از طرف مردم مشهد کاندیدا و مورد حمایت علمای برجسته قم واقع شد و به عنوان نماینده مردم مشهد انتخاب گردید.
در شروع مجلس نیز به علت سن کم، عضو هیئت رئیسه سنی مجلس بود. پس از آن به عنوان ریاست کمیسیون شوراها در مجلس به ایفای مسئولیت پرداخت. شهید دیالمه هفتم تیرماه در حادثه بمب بگذاری منافقین در دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید.
شهید دیالمه در سال 60 که به عنوان نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی حضور داشت در حوزه های مختلف فعال بود و به سخنرانی های افشاگرانه مبادرت می ورزید. وی در یک سخنرانی بخشی از دیدگاه خود نسبت به میرحسین موسوی و زهرا رهنورد همسر وی را بیان کرد که در پست بعدی آمده است...





      

تأیید هویت شهید برونسی بر اساس آزمایش DNA

                                                                                     

رئیس کمیته مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح گفت: پیکر بی‌سر شهید «عبدالحسین برونسی» براساس آزمایش‌های DNA‌ صددرصد تأیید شد.

سردار سیدمحمد باقرزاده در گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: بر اساس آزمایش به عمل آمده طی چند روز گذشته از استخوان «femur» چپ و راست پیکر کشف شده، که در اختیار مرکز تحقیقات ژنتیکی قرار گرفت، رابطه فامیلی تعلق پدر ـ فرزندی و همچنین رابطه مادر ـ فرزندی با نمونه خون‌های سرکار خانم «معصومه سبک‌خیز» به عنوان همسر شهید، «مهدی و عباسعلی برونسی» به عنوان فرزندان شهید «عبدالحسین برونسی» مورد ‌تأیید قرار گرفت.

وی ادامه داد: آزمایشات مولکولی تعیین هویت، موسوم به انگشت‌نگاری DNA به وسیله بررسی مناطق STR با نمونه استخوان شماره 3376 مورد تأیید قرار گرفت و پیکر شهید «عبدالحسین برونسی» با 100 درصد قطعیت تأیید شد.

رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس اضافه کرد: پیکر این شهید سرافراز روز شنبه همزمان با شهادت حضرت زهرا (س) در مشهد مقدس تشییع خواهد شد.





      

همایش یک روزه " تفحص ..... گمنام چرا ؟ "

 آشنایی با روش های علمی و عملی شناسایی شهدای تفحص شده

با حضور دکتر تولّایی ، رئیس مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی بقیّة الله تهران 

سه شنبه 13/2/90  - 9 صبج تا 15 عصر 

مکان : مازندران - بابلسر - دانشگاه مازندران - آمفی تئاتر دانشکده علوم پایه

 

"کانون شهدا و دفاع مقدس دانشگاه مازندران "





      
   1   2      >



پیامهای عمومی ارسال شده

+ شیخ نمر http://tazeh.net/al-nimr/



+ حامد زمانی در پی انتشار این سرود در یادداشتی نوشته است: قطعه «تحریم» واکنشی بود در قالب موسیقی به گزافه‌گویی‌های دشمن و نیز در جهت حمایت از حق ملت ایران و گوشزد کردن این نکته که هدف ملت حزب‌الله جز سیر الی الله نبوده و جز از او مزد نمی‌گیریم و تمام رنگ و لعاب‌های دنیوی را برای نیل به مقصودمان زیر پا خواهیم گذاشت.

+ کلیپ تحریم با صدای حامد زمانی

+ حقوق بشر // شورای امنیت !!!



+ المپیک 2012 لندن -> کشتار مسلمانان میانمار



+ داماد حضرت زهرا سلام الله علیها



+ دیالمه ، حوزه ، داروسازی ، سیاست ، شهادت ...



+ دیالمه ، حوزه ، داروسازی ، سیاست ، شهادت ...



+ دیالمه ، حوزه ، داروسازی ، سیاست ، شهادت ...



+ دیالمه ، حوزه ، داروسازی ، سیاست ، شهادت ...